فرهنگ: در اصل به معنی دانش، ادب ، عقل ، کشیدن، شاخه درختی که به منظور جوانه زدن در زمین مدفون گردیده ((لغت نامه دهخدا))
در عربی= ثقافه
در اصل به معنای : تیزهوشی، پیروزی و مهارت، استعداد ، توان ، فراگیری علوم، منابع و ادبیات
(( لسان العرب))
معنای اصطلاحی فرهنگ
1- ترقی و تکامل فرد و جامعه = تامپسون = فرآیند گسترش و افزایش استعدادهای بشری
((ایدئولوژی و فرهنگ مدرن))
2- علامه جعفری: فرهنگ عبارت است از شیوه بایسته و یا شایسته برای آن دسته از فعالیت های حیات مادی و معنوی انسان ها که به طرز تعقل سلیم و احساسات تصعید شده آنان در حیات معقول تکاملی مستند می باشد
(( فرهنگ پیرو و فرهنگ پیشرو))
3- حضرت امام خمینی (ره) : بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است ، اساساً فرهنگ هر جامعه ، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ ، هرچند در بعدهای اقتصادی، سیاسی ، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ ، پوک و میان تهی است
اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد ، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد
4- مقام معظم رهبری مدظله العالی : فرهنگ مثل روحی است که درکالبد همه فعالیت های گوناگون کلان کشوری، حضور و جریان دارد ... فرهنگ جهت دهنده به تصمیم های کلان کشور است
آسیب = هر عاملی که حرکت رو به جلو و روبه رشد را کند یا متوقف کند
نکته: آسیب شناسی در جهت درمان است نه در جهت پیشگیری بنابراین نیاز به صبر و حوصله فراوان است
همچنین ممکن است که درصدی احتمال داشته باشد که به موفقیت صد درصد نرسد بنابراین می بایست در صورت عدم تاثیر با روش های دیگر کار آسیب شناسی را انجام داد تا بالاخره نتیجه مد نظر بداست آید
دو گروه در معرض آسیب هستند
الف) خواص که به عنوان گروه تاثیر گذار جامعه شناخته می شوند
خواص شامل دو گروه کلی می شود :1 – مذهبیون(روحانیت و ...) 2- روشنفکران
ب) عوام که به عنوان گروه تاثیر پذیر جامعه شناخته می شوند = توده مردم که عموما از اقشاری هستند که از سطح معلومات کمتری برخوردارند
آسیب های متوجه خواص
1- مسئولین فرهنگی از دید عرفی کافی برخوردار نیستند ( از فضای فرهنگی فاصله دارند )
در نتیجه عملکرد فرهنگی مسئولین به واقع اصابت نمی کند
2- کارهای فرهنگی در جامعه ی ما دردی را از فرهنگ آسیب دیده دوا نمی کند
3- فعالیت های موازی فرهنگ
4- گاهی هدف از کاری فرهنگ نوعی از کارهست جنبه آمار و ظاهر سازی دارد
5- نقش پر رنگ سلیقه کاری در کارهای فرهنگی
6- گر چه در متون فرهنگی و قوانین مضبوط تعاریفی از فرهنگ را داریم اما در عمل نمی دانیم که کاری که می کنیم آیا فرهنگ یا ضد فرهنگ
7- عدم جذابیت کارهای فرهنگی و به روز نبودن ابزار و روشها
8- نزاعهای بی فایده سیاسی و جزیی که کارهای فرهنگی را تحت الشعاع خود قرارداده است
آسیب های متوجه عوام
1- نرمش بیش از حد نسبت به واردات فرهنگی بیگانه
2- تاثیر پذیری بی چون و چرا نسبت به فعالیت های فرهنگی درونی و برونی جامعه
3- عدم شناخت کافی نسبت به مبانی فرهنگی فردی
4- گرایش به خرافات و سنتهای فرهنگی غلط
5- آسیب های مذهبی ( مداحی محوری به جای عقاید محوری و ... )
6- دامن زدن به اختلافات قومی و قبیله ای و اختلافات دینی و مذهبی
7- گاهی کارهای فرهنگی مشکل محتوایی ندارد اما مشکل بی محتوایی دارند یعنی در عین حال که در فعالیت و کاری صورت می گیرد اما به دلیل اینکه از عمق کافی و یا دقت کافی برخوردار نیست کاری که درخور باشد عملا صورت نمی گیرد